گذشته چراغ آینده جنبش سبز


سید ابراهیم نبوی


مدتی است قرار گذاشته ام با سردبیری جرس که روزشمار جنبش سبز را به آنها بدهم، یک سال که بیشتر نگذشته، همه چیز حی و حاضر است و معلوم و مشخص. همین وقایع را ردیف کنیم و یک بررسی ساده و گزارشی به یک ملت که چی فکر می کردید چی شد؟ حالا خوب شد یا بدش بماند. البته این کار را هم می کنیم چون تاریخ نوشتن در این مملکت از نان شب هم واجب تر است، مملکتی که رئیس جمهورش جلوی دوربین فیلمبرداری، روبروی بزرگترین مجتهد دینی، گفته است من در شهر نیویورک در هاله نور بودم و داشتم با حضرت مریم الاکلنگ بازی می کردم باید تاریخ این مملکت را با جدیت نوشت. تاریخ ملتی که معلوم است تاریخش 1400 سال است یا 4100 سال یا 7000 سال را باید نوشت، تاریخ مملکتی که معلوم نیست می خواهد دو هزار سال به عقب برود یا دویست سال به جلو حرکت کند حتما باید نوشته شود. تاریخ مملکتی که امروز در آن قول داده می شود که نفت را سر سفره تان می آوریم، یک سال بعد 955 نفر بخاطر مشکل کشیدن گاز کشته می شوند، بعد از آشویتس بزرگترین قتل عام توسط گاز ثبت شد. و از اینها گذشته حالا می گویند نه تنها نفت را سر سفره تان نمی آوریم، بلکه بنزین تان را هم می گیریم.

به همین دلایل است که من تصمیم قطعی گرفته ام که تاریخ جنبش سبز را از روز یک شنبه بنویسم، بخصوص وقتی یادم می آید که همین روز پانزدهم، یعنی همین امروز یعنی همین دیروز، " جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران گفته بود که ۱۹۰ طنزپرداز با دریافت پول‌های کلان "اجیر" شده‌اند تا " دولت نهم را تخریب" کنند. به گزارش خبرگزاری فارس، مجتبی ذوالنور افزوده است که این افراد ماموریت دارند با «طنزپردازی» علیه دولت محمود احمدی‌نژاد، «سیاه‌نمایی» کنند. وب‌سایت جهان‌نیوز برای نخستین‌بار ۲۶ فروردین ماه بود که ادعا کرد تیمی ۱۹۰ نفره از طنز‌پردازان ایران فعالیت خود برای تخریب دولت نهم را آغاز کرده‌اند." 
فکر کنید در چنین شرایطی که مثلا گفته شده که 190 طنزپرداز برای تخریب دولت نهم، که اصولا وقتی ما طنزنویس شدیم تخریب شده بود، اجیر شده اند. فکر می کنند طنزپرداز هم چیزی است مثل ولی فقیه یا فرمانده سپاه یا بسیجی که اجیر بشود، نه عزیزم، طنز پردازی یک عمل هنری است، همین طوری مثل آقای احمدی نژاد نیست که پنج سال است روزی سه وعده هنوز غذا از گلویش پائین نرفته فورا وارد دفتر کارش می شود و وقتی تمام شد در حال بستن زیپ می پرسد " ما کارمون تموم شده  داریم می ریم، اگر نفر بعدی می خواد بره.
در بررسی روزشمار جنبش سبز سعی می کنیم بامزه بنویسیم، ولی اصراری در این مورد نداریم، بیش از هر چیز اصرارداریم که دقیق و روشن و مشخص و مستند بنویسیم. تصمیم داریم به همه جوانب بپردازیم، به نظر ما یک تفاوت میان جنبش سبز و انتخابات دهم وجود دارد، این تفاوت توسط یک جنبش اجتماعی پر می شود. از سوی دیگر بنا داریم تاریخ را به همان معنی استفاده کنیم که آقای ابن خلدون استفاده می کرد یعنی " تاریخ العبر، فی دیوان المبتدا و الخبر، فی ایام العرب و العجم والبربر." یا به عبارت دیگر بناست از تاریخ عبرت بگیریم، اسم دانشگاهی و محترمانه اش این است که قرار است از تاریخ یاد بگیریم. تقریبا مرزهای جنبش سبز، بخصوص در برخی از حوزه های بیرون کشور آنقدر مخدوش است که لازم است یک بار دیگر خودمان را ببینیم.

آینه اصولا چیز خوبی است، هر چه بیشتر به آن نگاه کنیم ضرر نمی کنیم.